عصر طلائی تلویزیون های ماهواره ای
نزدیک به سی سال است که ماهواره ها جای خود را در میان رسانههای ارتباطی بازکردهاند و
اینک هزارها ماهواره در مدارهای مختلف زمین در حال چرخشاند. برخی از آنها بنابر اهداف سیاسی، نظامی، آموزشی ،تفریحی و... در مدار زمین قرار گرفته اند و بنابر ماهیّت وجودیشان به طور پیوسته فعالیت می کنند. در این میان،پارهای از آنها که در کار برقراری ارتباط خبری و علمی هستند، در قلمرو ماهوارههای ارتباطی قرار میگیرند.
از جمله شناختهشدهترین ماهوارههای رتباطی که به سازمان ملل متحد نیز وابستگی دارند و از کارکرد اطلاع رسانی وسیعی درسطح جهان برخوردارند، می توان از:"اینتل ست"؛"اینمارست"و"اینتراسپوتنیک" نام برد.در حال حاضر اغلب کشورهای جهان با توجه به مزایای فراوان ماهوارههای ارتباطی، جزو استفاده کنندگان این نظامها هستند و حتی برخی از کشورها یک گام جلوتر رفته و دارای ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند، نظیر آن را میتوان "عرب ست" که تمام ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند، نظیر آن را میتوان "عرب ست" که تمام کشورهای عرب را زیر پوشش دارد و" اینست"که منطقه شبه قاره هند را می پوشاند،ذکر کرد.
ماهواره های تلویزیونی باسرعتی برابر11 هزارکیلومتر درساعت به سمت فضا پراتاب می شوند و در فاصله تقریبی 37.500 کیلومتری زمین در مدار قرار می گیرند. در چنین سرعت و ارتفاعی ماهواره ها می توانند هر 24 ساعت یا شبانه روز، یک بار به دور کره زمین بگردند.
ماهواره ها اکنون امکان آن را فراهم آورده اند که محصولات شبکه های تلویزیونی را با درنوردیدن مرزها به سمع و نظر مخاطبان درهر گوشه عالم برسانند و با امحاء فاصله ها همه چیز و همه جا را مسخر خود کنند.
در این میان،تلویزیون به خاطر ویژگی های منحصر به فرد خود در بین وسایل ارتباط جمعی، جایگاه ویژهای دارد.بی شک هیچکدام از ابزار رسانهای قادر نیست نقش تلویزیون را ازهم نظر نوع و سرعت برقراری ارتباط، هم از حیث تاثیر پیام و هم از نظر جذب مخاطب داشته باشد.
جاذبه تلویزیون از همان آغاز آنچنان بود که"جعبه سحرآمیز و جادویی" لقبش دادند و با گذشت زمان این جعبه جادویی با پشت سرنهادن همه مرزها، سراسر جهان را به تسخیر درآورد.بیدلیل نیست که"تیموتی گرین" در کتاب "چشم جهانی" نوشت:"بعد ازبمب هیدروژنی، تلویزیون خطرناکترین چیز در جهان امروز است"همچنان که مک لوهان این رسانه را از نوع سرد می داند که ضمن غلبه بر رسانههای گرم دیگر تمدن شهری را بیش ازهمه خنک کرده است.(جمعی از نویسندگان،1381)
تلویزیون وسیله ارتباطی زنده ای است که مهمترین؛ عینی ترین، سریعترین، قابل دسترس ترین و ارزانترین منبع کسب خبر محسوب می شود.توان این رسانه در واتاب عینی،جامع و بهنگام وقایع، از تلویزیون ابزاری نسبتا قابل اعتماد و مورد وثوق ساخته است.به همین دلیل شبکههای خبری در رقابتی پایان ناپذیر برای جذب مخاطب و کسب اعتبار بیشتر با ابتناء به دستاوردهای جدید تکنولوژیک و تربیت نیروهای حرفهای که به"ژورنالیسم تلویزیونی"معروف است، هر روز گام بلندتری در جهت تسخیر افکار عمومی جوامع هدف برمی دارند.روی همین اساس،جامعه شناسان بر برتری قدرت تلویزیون نسبت به سایر رسانهها و درنتیجه رجحان آن از نظر جذب مخاطب تاکید می ورزند.
کارکرد و فراگیری امواج تلویزیونی امروزه بسیار بیش از گذشته است چه، در گذشته قدرت مانور تلویزیون محدود به مکان(معمولا یک کشور یا یک شهر)وزمان خاص بود و اغلب برنامه ها بصورت ضبط شده(کنترل شده) به سمع و نظر بینندگان می رسید اما به مرور دایره کارکرد تلویزیون از عرصه های متعارف فراتر رفته و امواج تلویزیونی با درنوردیدن مرزهای ملی و مخاطب گرایی جهانی جنبه زنده تر و به هنگامتر پیدا کرده است.
به مدد نقش ماهواره ها در از بین بردن ابعاد زمان و مکان، این جعبه ی جادویی اینک از لاک محدودیتهای ملی خارج شده و با یافتن مخاطبان جدید در فراسوی مرزها، توانسته است مطالب و محصولات خاص مخاطبان منطقه ای و جهانی تولید و برای مخاطبانش از هر نژاد، مذهب و ملیت ارسال کند. بدین ترتیب تلویزیون های ماهواره ای نوع جدیدی از تعامل ارتباط گر و ارتباط گیر را در دنیای رسانه آفریده اند که معالادت سنتی را در این زمینه متحول ساخته است.
قدرمسلم با توجه به نقش روبه تزاید این وسیله فراگیر ارتباطی بی همتا،حکومتها و ملتها قادر به غمض عین از نقش آن نیستند. کمااینکه"ژان کازینو" بر این باور است که رژیمی که نتواند امکان تلویزیون را با نظام ارزشی خود هماهنگ سازد،قادر به ادامه حیات نخواهد بود."(جمعی از نویسندگان،ص 156)
جدای از اشرافیت تمام عیار و لحظه به لحظه شهروندان جامعه جهانی روی حدوث تحولات در جای جای نقاط گیتی که نوعی همگرایی و همدلی بین آحاد بشر هزاره جدید آفریده است، اقتضائات ناشی از همبستگی اطلاعاتی جهانی سبب نضج رویکردهای همگرایانه سیاسی و جهانی می شود. به دیگر سخن،به یمن تولید و پخش برنامه های جهانی و منطقه ای توسط تلویزیون های ماهواره ای و تولید همبستگی و همگرایی جهانی که در قالب اتخاذ مواضع مشترک رفتاری ارتباط گیران پدیدار می شود ، این رسانه ها از توقعات مخاطبان خود که لزوما متحد ملی، قومی و مذهبی و نژادی دست اندرکاران این رسانه های جهانی نیستند، خواه ناخواه برکنار نمی مانند.درست به همین خاطر است که در مواقعی که این رسانه ها به وظایفشان عمل نمی کند مخاطبان علیه آن برمی آشوبند. نمونه بارز این امر درروز پنجم دیماه سال 87 و بعد از گذشت 10 روز ازپایان جنگ غزه روی داد که طی آن هزاران نفربا اجتماع در مقابل مرکز شبکه تلویزیونی بی بی سی در لندن، به بی توجهی این شبکه به ارتکاب جنایت اسراییل در غزه اعتراض کردند.
البته ناگفته نگذاریم که امروزه به یمن پیشرفتهای مخابراتی و ارتباطی، تا حدی امکان تعامل و تشریک مساعی مخاطبان با فرستندگان رادیووتلویزیونی فراهم شده و برخی از رسانه های صوتی و تصویری در برنامه های زنده خود از طریق مکانیزمهای مختلف مثل تلفن،SMS و یا کارافزارهای اینترنتی نظیر وبکم و ایمیل می کوشند مخاطبان را نیز وارد دایره مباحث خود کنند.
این کارقدر مسلم، هم بطرز بی سابقهای امکان تعاطی نظرات غیرگزینشی و غیرحکومتی را فراهم می کند هم براثر اشاعه کنشگری پرسمانی و منتقدانه مالا" قدرت بلامنازع حکومتگران را به چالش میکشد و هم بطور غیرمستقیم زمینه تشریک مساعی شهروندان را در سرنوشت خودشان فراهم می آورد.
بدینن ترتیب،اینگونه وسایل ارتباطی تنها نقش اطلاع رسانی محض ندارندبلکه در قابل وظایف آموزشی خود بااشاعه گفتمان روشنگرانه به سطح معلومات و مطالبات شهروندان از نظامهای حاکمه می افزایند و همین پروسه نیز بخودی خود به سطح تقاضاهای اطلاعاتی جهانیان دامن زده است.بنابراین می توان گفت تلاش سامانه های ارتباطی ماهواره ای ظرف دو دهه اخیر تاثیر زیادی در نگره و رویکرد ناقد مخاطبان آنها داشته و به جرات می توان گفت بشر در هیچ دوره ای از تاریخ خود در قبال رخدادها اینقدر سیاسی و کنشمند نبوده است.
مضاف براین،باتوجه به تاثیر خارق العاده این بازیگران جدید در روابط بین المللی و سیاسی جهان یعنی رسانه های فراگیر طی سالهای اخیر تقاضای زیادی برای در اختیار داشتن اینگونه ابزار در گوشه و کنار جهان پدید آمده است.برهمیناساس،حتی کشورهای غیرمطرح در ملاحظات جهانی می کوشند با تجهیز خود به ابزار رسانهای کارآمد هم برای خود موقعیت و منزلت کسب کنند، هم اهداف فرامرزیشان را به پیش ببرند.
فیالواقع فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، راز و رمز دست یازی کشورها به منافعی است که حتی قویترین زرادخانهها و عمیقترین وابستگیهای اقتصادی نیز قادر نیست، آنها را در دسترس دولتها قرار دهد.این دست افزار می تواند به کشورهای برتر رسانه ای در جهان عناوین اسطوره ای بدهدو نام آنها را پرآوازه کند. کمااینکه"اینیس"مورخ مشهوراز مفهوم"امپراتوری به عنوان نشانه کارایی ارتباطات" نام برده و به مفهوم امپراتوری در طول حیات تاریخی آن تاکید کرده است. (عریضی،1382،ص117)
برخورداریو یا حتی برعکس عدم برخورداری از ابزار رسانهای و اطلاعاتی دردنیای امروز به مثابه ابزار تهاجمی یا تدافعی برله یا علیه کشورهامحسوبمی شود.به قول"مک گاورن"سناتور آمریکایی:" یک شیوه حمله به کشوری این است که جریان اطلاعات را مسدود سازیم مثلا تماس ستادمرکزی و شعب خارجی یک موسسه چندملیتی را قطع کنیم یا دیواری اطلاعاتی را در اطراف یککشور بنا کنیم.از دیدگاه وی،دلیل این مسالهاین استکه عبارت جدیدی وارد واژهنامهی بینالمللیشدهو آن"حاکمیت اطلاعاتی"است.(تافلر،1380 ،ص441)
درهر حال، ظرف دودهه اخیر بسیاری از کشورها برای رسیدن به "حاکمیت اطلاعاتی" اقدام به راه اندازی تلویزیوین های ماهواره ای کرده اندکه بعضی در این راه موفقیت هایی کسب کرده اما بعضی دیگر به اهداف خود دست نیازیده اند.
بطور خلاصه باید رمز موفقیت تلویزیونهای موفق ماهواره ای را توجه آنها به خاستگاه های واقعی مخاطبان و پارادایمیزه کردن این متغییر در اصول راهبردی خود از یکسو و پایبندی به
جریان آزاد اطلاعات و اخبار و عدم مماشات بر روی اصول حرفه ای ناظر به تکثرگرایی حرفه ای از سوی دیگر علام کرد.
رسانه هایی که به این اصول اولیه اعتنا نکنند احتمالا مخاطبان چندانی نخواهند داشت و دیر یا زود طبل ناکامی شان به صدا درخواهد آمد اما آنهایی که به این اصول مقید باشند روز به روز بر شمار مخاطبانشان خواهند افزود هرچند مستبعد نیست بخاطر کسب همین اعتبار و محبوبیت از غضب برخی قدرتها و دولتهای تمامیت خواه مصون نمانند.
مسلم ایرانی